شاعر شاخص عاشورایی اوایل قرن هشتم کیست؟؛ اشک بر حسین(ع)در شعر شاعر

محمد مرادی در یادداشتهایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته است. این شعر را از آغازین قدمهای شعر فارسی پیگیری کرده و در نوزدهمین قسمت آن، به اشعار عاشورایی سیف فرغانی پرداخته است.
به گزارش الفبای رشد به نقل از خبرگزاری مهر، محمد مرادی شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه در سلسله یادداشتهایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته و این گونه شعر را از آغازین قدمهای شعر فارسی پیگیری کرده است.
دقیق شدن در لحظات و دقایق و ظرایف شعر عاشورایی، از ویژگیهای یادداشتهای مرادی است که خواندن آن را برای علاقهمندان به ادبیات و شعر عاشورایی مغتنم میکند.
مرادی در نوزدهمین قسمت از این یادداشتها، به اشارات عاشورایی سیف فرغانی و نیز یکی از مهمترین اشعار عاشورایی تاریخ ادبیات فارسی سروده فرغانی پرداخته است.
در ادامه قسمت نوزدهم «شعر عاشورایی» را میخوانید:
از دیگر شاعران شاخص عاشورایی در اواخر سده هفتم و آغاز قرن هشتم، سیف فرغانی را باید نام برد که از اشارات دیوانش به غازانخان (۶۹۴ تا ۷۰۳) و مکاتبات منظومش با سعدی (ر. ک. دیوان، ص ۱۱۱ تا ۱۱۶) و دیگر قرائن موجود، به نظر میرسد دستِ کم تا سال ۷۰۵ در قید حیات بوده است. (ر. ک. مقدمه دیوان به قلم ذبیحالله صفا، ص ۱۴ تا ۱۷)
در انجامه کهنترین نسخه دیوان سیف که در سال ۷۴۹ تحریر شده، از عبارت «نوّر الله روحهالعزیز» استفاده شده که نشان میدهد، او در این سال در قید حیات نبوده است.
در اشعار سیف دوگونه به مفاهیم عاشورایی توجه شده؛ نخست اشارات و تلمیحات ساده در غزلهای عاشقانه که بیشتر، مضمونسرایی او را نشان میدهد:
به کوی عشق تو جان داد سیف فرغانی
حسین بهر شهادت به کربلا آمد (همان، ص ۵۷۸)
سیف از تقابل یزید و حسین (ع) نیز در مضمون عاشقانه، به زیبایی استفاده کرده است:
پیش یزیدِ قهرت، همچون حسین دیدم
در کربلای شوقت، چندین هزار کشته (همان، ص ۶۰۳)
منظر دوم پیوند سیف و ادب عاشورایی، مهمترین اثر عاشورایی اوست؛ قصیده هجدهبیتیای است که با زبانی بسیار صمیمی و تأثیرگذار سروده شده و از دیرباز در ادبیات فارسی مشهور بوده و برخی ابیات آن بر زبانها جاری شده است:
ای قوم! درین عزا بگریید
بر کشتهی کربلا بگریید
با این دلِ مرده خنده تا چند؟
امروز درین عزا بگریید
فرزند رسول را بکشتند
از بهر خدای را بگریید
از خون جگر سرشک سازید
بهر دل مصطفی بگریید… (همان، ۱۷۶)
از عوامل تأثیرگذاری این شعر در ادب عاشورایی، بیان خطابی و صمیمی و زبان ساده و روان و انتخاب مناسب ردیف و قافیه است که به آن شکوهی کممانند بخشیده است:
دلخستهی ماتم حسینید؟
ای خستهدلان، هلا! بگریید
در ماتم او خَمُش مباشید
یا نعره زنید یا بگریید…
در گریه سخن نکو نیاید
من میگویم، شما بگریید (همان، ص ۱۷۷)
سیف فرغانی در این شعر، همچنین به کار جهان و بیوفایی آن گریز میزند، مفهومی که اوج آن را در ترکیببندهای عاشورایی عصر صفوی تا قاجار میتوان دید (همان) و در پایان قصیده، از اشک برحسین (ع) و جایگاه آن در پذیرش توبه و سلوک معنوی و پاکیزگی روح سخن گفته است:
اشک از پی چیست؟ تا بریزید
چشم از پی چیست؟ تا بگریید
نسیان گنه صواب نبوَد
کردید بسی خطا! بگریید
وز بهر نزول غیث رحمت
چون ابر گهِ دعا بگریید (همان)