ابوالفضل جلیلی: بهترین بازیگران من افرادی بودند که به دوربین علاقه نداشتند

به گزارش الفبای رشد به نقل از فرهنگ آفرینان، کارگاه انتقال تجربه «بازیگری و کارگردانی سینما» با حضور ابوالفضل جلیلی در موزه سینما با حضور اهالی سینما و جمعی ازعلاقه مندان برگزار شد.
ابولفضل جلیلی خالق فیلم ماندگار گال در این رویداد گفت: همیشه آرزو داشتم تا جایی که امکان دارد با جوانان علاقهمند به بازیگری و کارگردانی صحبت کنم زیرا راههای زیادی را طی کردم و نمیخواهم جوانان علاقمند گرفتار آزمون و خطا شوند. افرادی که به بازیگری علاقه دارند باید بدانند که این حرفه دارای چند فرمول است.
وی افزود: برخی گمان میکنند که حتما باید در کلاسهای بازیگری مختلف شرکت کنند تا به موفقیت دست پیدا کنند در صورتی که اینگونه نیست. بازیگر در ابتدا و پیش از هر چیز باید یک موقعیت را باور کند و این یکی از راههای رسیدن به موفقیت در بازیگری است.
کارگردان فیلم «گال» اظهار داشت: دوربین سینمایی در حکم آدم نامحرم است که وارد حریم شما میشود و قدرت بازیگر در حذف دوربین و سایر عوامل تولید یک اثر است، چراکه این موارد مانع بازی صحیح او میشوند. بهترین بازیگران برای من در طول دوران فیلمسازی، افرادی بودند که علاقه و اشتیاقی به دوربین و بازیگری نداشتند. همواره با خود فکر کردهام که چرا چنین افرادی بهتر از علاقهمندان به بازیگری عمل میکنند. به نظر من این موضوع به این دلیل است که آنها تنها به دنبال انجام وظیفه خود هستند و صحنه را باور میکنند اما بازیگران حرفهای گاهی به دنبال مسائل دیگر نظیر چگونگی آراستگی ظاهر خود در مقابل دوربین هستند.
ابولفضل جلیلی خالصترین هنررا
،«آواز»دانست وگفت: به دلیل اینکه آواز از درون یک فرد سرچشمه میگیرد. متاسفانه هدف برخی افراد از ورود به عالم هنر تنها حضور در جشنوارههای خارج از کشور یا مسائلی همچون دیده شدن است، در صورتی که فعالیت در فضای مجازی راه سادهتری برای کسب شهرت به شمار میرود. افرادی که قصد دارند بازیگر شوند، بیش از هر کسی میدانند که آیا توانایی این کار را دارند یا خیر. نکته مهم این است که کلاسهای بازیگری قرار نیست از شما بازیگر بسازند.
ابولفضل جلیلی درباره کار با بازیگر غیر حرفه ای گفت: من همواره زمانی که متنی را مینویسم به دلیل کار با بازیگر غیر حرفهای، خود پیش از او آن نقش را بازی میکنم و در صحنه همواره از بازیگران میخواهم تا مقابل دوربین راحت رفتار کنند. برای رسیدن به موفقیت در بازیگری باید به خود رجوع کنید تا متوجه شوید به لحاظ درونی دارای چه جذابیتهایی هستید.
جلیلی همچننین درباره هنر دکوپاژ افزود: دکوپاژ فرآیندی ساده است و باید دقیقا همانطور که هر چیز را میبینیم آن را به انجام برسانیم، افزود: در اقصی نقاط دنیا من را پیرو هرمان هسه میدانند .
وی درباره فیلم “یک داستان واقعی” گفت: من فیلمی به نام «یک داستان واقعی» را کارگردانی کردهام. پس از آن قرار بود فیلمی با نام «پسر ساعت» را کارگردانی کنم که فیلمنامه بسیار خوبی داشت. از من خواسته شد که آن را با بازیگران حرفهای بسازم اما بازیگر اصلی من نوجوانی بیمار بود که تصمیم گرفتم با پول ساخت فیلم او را مداوا کنم و همین موضوع را دستمایه ساخت فیلمی تازه قرار دادم.
جلیل درباره لوکیشن فیلمبرداری ادامه داد: زمانی که به یک لوکیشن میروم و به دنبال پلان معرفی هستم، به این نکته فکر میکنم که اولین بار چه چیزی در آنجا من را به خود جذب کرده بود. البته برای معرفی یک مکان رویکردهای متفاوتی وجود دارد که بنا به قصهای که در اختیار داریم باید از آنها بهره بگیریم. از سوی دیگر تکنیک و محتوا وابسته به یکدیگر هستند و نمیتوان یکی را بر دیگری برتری داد. ریتم نیز وضعیتی اینچنینی دارد و هر تکنیک و محتوایی دارای ریتم خاص خود است. هر اتفاقی باید دارای ریتم باشد و نمیتوان آن را به سادگی تغییر دارد و این مقوله در موسیقی، سینما و هر موضوع دیگری به چشم میخورد و باید آن را رعایت کرد.
خالق فیلم حافظ گفت: ریتم بعضی از افراد به صورت درونی کند است و نمیتوان از هر بازیگری درخواست کرد که ریتم خود را سریعتر کند. برای مثال عزتالله انتظامی از جمله بازیگرانی بود که در ادای کلمات دارای ریتمی کند بود. ضرباهنگ باید از ابتدا تا انتها در یک فیلم سینمایی به درستی رعایت شود و نمیتوان آن را به یکباره تغییر دارد.
برنده جایزه فیلم ونیز ادامه داد: در کار با بازیگر باید او را کاملا شناخت و حد و حدود را رعایت کرد. همچنین باید موقعیتی قابل باور برای یک بازیگر در نظر گرفت تا او بتواند ارتباط لازم را با آن وضعیت برقرار کند. بازیگر باید دارای یک ویژگی بخصوص بوده که از آن به عنوان «آن» تعبیر میشود. این مشخصه از همان بدو تولد در فرد وجود دارد و بخشیی نیز طی فرآیند تزکیه حاصل میشود.
این کارگردان تقوایی،شهید ثالث و نادری را فیلم سازان بزرگی دانست و بیان کرد: یک کارگردان باید نسبت به داستانی که میخواهد آن را به تصویر بکشد، آگاهی کامل داشته و به آن اعتقاد قلبی داشته باشد. به بیان دیگر فیلمساز باید نسبت به یک فیلمنامه اشراف و احاطه کامل به دست بیاورد. گاهی نیز پیش میآید که بازیگران به کمک یک فیلمساز میآیند و در برخی از فیلمها مشخص است که نتیجه نهایی تا چه حد مدیون توان بازیگران آن است.
امثال ناصر تقوایی، سهراب شهید ثالث و امیر نادری کارگردانان بسیار بزرگی هستند. ناصر تقوایی یکی از بهترین فیلمسازان ایرانی است و به عقیده من «ناخدا خورشید» اثری بسیار ویژه است. ناصر تقوایی گفته بود اگر من موفق به ساخت فیلم نشدم، میخواهم آن را ابوالفضل جلیلی کارگردانی کند، در صورتی که من اصلا خود را در حد و اندازه او نمیدانستم. تقوایی فردی بازیگر ساز است و این موضوع با دانش و آگاهی او در ارتباط است. من تنها یک بار با سهراب شهید ثالث ارتباط داشتم و باید بگویم که او نیز بسیار انسان بزرگ و شریفی بود.
جلیلی گفت: گاهی پیش آمده که درگیر مقوله فرم شده و بعدها در مونتاژ متوجه شدم که چنین پلانهایی هیچ حسی را منتقل نمیکنند.
کارگردان فیلم “دلیران” با ذکر این نکته که به دیالوگ اعتقادی ندارد گفت: فیلمی به نام «گل یا پوچ» را در کارنامه دارم که دارای لحنی طنزآمیز است و نمیدانم چرا تصمیم به ساخت آن گرفتم. من به دیالوگ اعتقادی ندارم و به همین دلیل است که تا حد ممکن از نوشتن دیالوگ پرهیز میکنم. به اعتقاد من هر بازیگری باید با موسیقی آشنا باشد و در این صورت است که او میتواند ریتم را درک کند. از طرف دیگر هیچ چیز به اندازه آواز نمیتواند به بیان یک بازیگر کمک کند. به عقیده من دوبلورهای ایرانی بسیار قوی عمل میکنند و لحن اصلی بازیگر را حفظ میکنند. یک بازیگر باید آهنگین صحبت کند و این موضوع به تمرین نیاز دارد. او نباید تنها به حفظ کردن دیالوگها اکتفا کند و باید آن را با لحن موسیقایی ادا کند.
در فیلم «گل یا پوچ» بازیگر اصلی فیلم به صورت آهنگین صحبت میکرد و همین موضوع باعث میشد تا مخاطب به او توجه نشان دهد. ایکاش شرایطی برای نمایش این فیلم در موزه سینما به وجود بیاید تا برخی متوجه شوند ژانر کمدی را میتوان به شیوه دیگری نیز در سینما به کار گرفت.
همه چیز در درون انسان وجود دارد و هر فرد میتواند به اهدافی که برای خود مشخص کرده است دست پیدا کند و لازمه این اتفاق خواستن است. اگر انگیزه و نیاز وجود داشته باشد انسان در هر فعالیتی رشد میکند.
در این کارگاه آموزشی نظام الدین کیایی و مهدی ایل بیگی همراه با اعضای باشگاه مخاطبان موزه سینما و علاقمندان به سینما در کارگاه ابوالفضل جلیلی حضور داشتند.