گفت و گو نیاز مبرم جامعه

✍️ مهدی صدیقیان
به گزارش الفبای رشد به نقل از دیدگاه مدیریت،گفت و گو مبادله اطلاعات میان دو نفر یا چند نفر است. گفت و گو در ذات آدمی نهادینه شده است. اگر گفت و گو صورت نگیرد افراد انگیزه زندگی را از دست داده و کم کم قدم در جاده افسردگی می گذارند و یا اما بالعکس انسان های اهل گفت و گو شاداب تر و سر زنده تر هستند. در جامعه ای بزرگتر اگر انسان ها نتوانند با یک دیگر درست و منطقی صحبت و مفاهمه کنند قطعا از راه های دیگر و خشونت آمیزتری منظور خود را به یکدیگر می رسانند.
اصولا مردم جامعه ای که راه گفت و گو را نمی دانند از آداب تفاهم دور هستند بیشتر درگیر هرج و مرج بوده و زندگی بی هدفی را دنبال می کنند.
حالا اگر جامعه ای مشکلات افزونتری داشته باشد این عدم گفت و گو مشکلات بزرگتری را ایجاد می کند. با آمدن شبکه های مجازی و اینترنتی جهان در عصر بی گفت و گو به سر می برد و این زنگ خطری است که جامعه شناسان هرروزه به حاکمان و مردم گوشزد می کنند.
این موضوع مهم حتی امروزه در خانواده ها خود نمایی می کند و ارتباط پدر و مادر و فرزندان را دچار چالش اساسی کرده است. به گونه ای که از یک سو پدر و مادر با یک دیگر و از سوی دیگر پدر و مادر با فرزندان فاقد ارتباط دیالوگی باهم هستند.
سیاست گذاران فرهنگی در ایران نیز باید چارهای اندیشیده و گفت و گو را از خانواده به بدنه جامعه منتقل کنند. خانواده اولین نهاد اجتماعی است و در این زمینه می بایست شرایط مناسبی را در جهت گسترش شرایط گفت و گو فراهم کرد.
جامعه ما امروز متاسفانه دچار چالش های اساسی در رفتار مردمان خود است. فشارهای اقتصادی به گونه ای عجیب گفت و گو را از مردم سلب کرده و رفتار های اجتماعی جای خود را به خشنونت های انفرادی داده است. بیکاری، تورم فزآینده و مشکلات ارتباطی دستاورد زندگی بدون گفت و گو است. حتی مدیران ارشد جامعه راه گفت و گو با یک دیگر را نمی دانند. نمونه این چالش را می توان در مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری مشاهده کرد.باید تعارفات را کنار گذاشت و آموزش گفت و گو و تفاهم را در جامعه بنیان گذاشت.
به راستی متولی آموزش گفت و گو در جامعه کدام نهاد است!؟